بزرگداشت سی و هفتمین سالگرد مرحوم آیتالله سید محمود طالقانی دیروز در موزه عبرت ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای مراسم پس ازخوش آمدگویی حسنپور، مدیر موزه عبرت ایران به جمعی از زندانیان سیاسی پیش از انقلاب که در این مراسم حضور داشتند، محمد مهدی عبدخدایی، از آزادگان و زندانیان قبل از انقلاب، درباره مبارزات سیاسی آیتالله طالقانی گفت: دو خصلت، مرحوم طالقانی داشت که آنها ظلم ستیزی و جوانمردی است. او سید مردی بود من آن موقع 19 ساله بودم.
وی گفت: بعد از شهریور 20 سه دسته پیدا شدند. دسته اول خدا باور ستیز بودند دسته دوم دین باورستیز و دسته سوم شیعه باور ستیز بودند، متاسفانه لائیکها در حزب ایران جمع شده بودند و مظهر ملی گراها بودند مثل آقای دکتر کریم سنجابی آنها معتقد به حکومت دینی نبودند. فکر میکردند که اگر حکومت دینی در ایران روی کار بیاید مبارزه با استعمارگران عقب میافتد.
دسته سوم مثل احمد کسروی بود. در همه کتابهایش، حتی در تاریخ مشروطیتش از تقی زاده تعریف میکند که متمم دو قانون اساسی را مخالفت کرده است.
این سه دسته پیدا شده بودند که مبانی دین را از جامعه ایران دور کنند، احمد کسروی در زمان پهلوی اول در سال 1314 طبق فرمان رضاشاه مسئول ویراستاری واژههای تازی از دانشگاهها شد. ایشان اولین دادستان تهران است که 40 روز دادستانی کردند.
جالب این است که احمد کسروی وزیر تسخیری تقی ارانی بود. و جالب تر این که در شهریور بیست، وکیل پزشک احمدی شد!
در مقابل در روحانیت هم 3 دسته پیدا شد. فرهنگ ساز، استعمارستیز و آرمان گرا.
دسته اول، پیشوای آن مرحوم آیتالله العظمی بروجردی بود. معتقد بود که حوزهها انسانهایی تربیت کنند که پاسخ آن شبهات سه دسته را بدهند.
دسته دوم، مرحوم آیتالله کاشانی بود. استعمارستیز بود. او یک روحانی استعمار ستیز بود.
دسته سوم، جوانانی چون احزاب صفوی بودند. نقش آیتالله طالقانی در این سه دسته، استعمارستیزی، فرهنگ سازی و آرمان گرایی بود.
او اولین کسی بود که بعد از شهریور 20 تفسیر قرآن را ایجاد کرده است و همگام با ایشان در مشهد مرحوم محمدتقی شریعتی بود. طالقانی با تفسیر قرآن خود، میخواست فرهنگ قرآن در جامعه علیه استعمار پیاده شود.
او استعمارستیز بود، شاهد بودم کتاب «تنبیه الامه و تنزیل المله» با علامه نائینی را دوباره با مقدمهای میخواهد ترجمه کند. زیرا میخواست «آزادی» را از منظر شیعه تبیین کند.
در سال 1340، 51 نفر از فدائیان اسلام را به شهرستانها تبعید کردند.
شاهد بودم که در دوران هفدهم مجلس، در چالوس آیتالله طالقانی رأی آورد ولی آن انتخابات را باطل کردند. او آرمان گرا بود و ظلم ستیز، لذا به ما پناه میداد.
سپس فرزند آیتالله طالقانی آقای مهدی طالقانی با اشاره به سلوک پدر در خانه گفت: راغب بودم درباره ایدهآلهای او و آرزوهای او صحبت کنم اما توصیه شده است که محدود صحبت کنم. از سال 1330 که به دنیا آمدم تا خود را شناختم،مواجه شدم با حضور آقایان عبدخدایی و نواب صفوی که توصیه میشد به خاطر این میهمانان ناخوانده که رژیم دنبال آنهاست،به بیرون نرویم. مرحوم نواب صفوی، به ما نماز یاد میداد و به عشق بستنی خوردن سعی میکردیم نماز را یاد بگیریم.
مرحوم طالقانی اعتماد به نفس خاصی داشت،شبی او را بردند، تا جائی که یادم است که طالقانی در رفت و آمد بین زندان و منزل بود. در دوران طولانیتری در زندان قصر بودند. در سال 1342، دوازده سالم بود و شرایط پانزده خرداد را درک کردهایم. بعد از زندانی شدن ایشان، اعلامیه به زندان میبردم. در زندان قصر سه ردیف میله بود و مأموران وسط ایستاده بودند و مأموران را معمولاً خریداری کرده بودند و اعلامیهها را به مأموران میدادند که به آقا بدهند.
مرحوم شیخ مصطفی رهنما شبی با اخوی کوچکترم در خانه گفتند دایی و برادر بزرگتر را بردند. با حضور حسنپور، عزت شاهی و سیدمحمود دعایی و مهدی طالقانی کارت بازداشتگاه او به صورت یادبود، رونمایی شد.
سپس قاسم تبریزی درباره مرحوم طالقانی به روایت اسناد ساواک گفت: مرحوم آیتالله طالقانی از چهرههای برجسته تاریخ ماست که شاهد و ناظر انحراف انقلاب مشروطیت است. اولین طعم زندان را در 1318 در دوره رضاخان در همین زندان چشید و به تعبیر امام(ره) از زندانی به زندانی زندگانی را به پایان رساند.
او روحانی برجسته تاریخ معاصر ماست که فرهنگساز و تاثیرگذار است. مفسر قرآن و شارح نهجالبلاغه است. او معتقد بود با آوردن قرآن و نهجالبلاغه رشد جامعه تکمیل میشود.
طالقانی، خطیب و واعظ و سخنران برجستهای بود که مجموعه سخنان ایشان در دهه 20 و سالهای 1335 تا پایان عمر همچنان ارزشمند است. آن زمان که طالقانی در میان مبارزات، مدرس مدرسه سپهسالار بود، کتاب «امام علی(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود را ترجمه کرد. او مدافع نهضتهای ضد استعماری جهان، نهضت مسلمانان کشمیر، مصر و فلسطین بود و در نهضت ملی شدن نفت و نهضت امام خمینی(ره) نقشآفرینی میکرد.
به دلیل این ویژگی وی از سوژههای مهم ساواک بود که از سال 1334 که ارتباط او با فدائیان اسلام معلوم شد، همواره تحت نظر بود.
این مجموعه اسناد در سه جلد کتاب به چاپ رسید و جلدی هم درباره مسجد هدایت به چاپ رسیده است. در اولین سند که در کتاب آیتالله طالقانی به روایت اسناد ساواک، گزارش دیدار او با دو فردی از مصر است که به این دلیل دستگیر میشود. محتوای اسناد جلد اول که از سال 1335 را تا 1346 دربر میگیرد درباره استعمار انگلیس، آمریکا و صهیونیزم بینالمللی است. به تعبیر طالقانی، حکومت پهلوی حکومت وابسته به استعمار مطرح میشود. دسخنرانیهای ایشان عواملی به عنوان شناخت استعمار و عوامل عقب نگاه داشتن ایران مطرح میشود. درواقع اشاره به نهضت تنباکو میکند و مرحوم میرزای شیرازی علیه استبداد و استعمار شروع کرد که مقدمه مشروطیت آغاز شد. در تحلیلهای تاریخی مسجد هدایت پایگاهی علیه دولت دکتر امینی میشود. در سالهای 40 و 41 لبه تیز سخنرانی طالقانی علیه حرکتهای استعماری در رژیم است و جریان صهیونیزم در پوست بهائیت در حکومت رسوخ کرده و مجری طرحهای آمریکاییها شده است.اسناد دیگر درباره دوران زندانی او هستند، بیانیههای حوزه علمیه قم، اعلامیههای آیتالله میلانی و امام(ره) است. مجموعه جلد اول و دوم این کتاب هم میتواند شخصیت طالقانی را بشناساند و هم وضع سیاسی و اجتماعی آنزمان را نشان بدهد.
دستگیری یاران امام(ره) و آقای طالقانی به خاطر سلطه استعمار آمریکا و صهیونیزم و استبداد حکومت پهلوی در این کتاب توضیح داده شده است. او در زندان تفسیر قرآن را مینویسد و به بیرون میفرستد. سخنرانی پیرامون امام زمان(عج) را دارد.
همچنین «اسلام و مارکسیست» و کتابهای دیگر آیتالله طالقانی به چاپ میرسد و محکومیت ایشان در سال 42 به 10 سال زندان میانجامد که در سال 1346 آزاد میشوند. ارتباطات ایشان تحت نظر قرار میگیرد و سفرهای ایشان به چالوس و مشهد ثبت شده است.
در کتاب در سال 1347 بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و قتلعام مسلمانان، فعالیت آیتالله علیه صهیونیزم افزایش پیدا میکند و در این سال فطریه را به کمک به فلسطینیها اختصاص میدهد.
انتشار تحریرالوسیله و پخش رساله امر به معروف جزو اتهامات او اعلام میشود و پس از دستیگری به زابل تبعید میشود و سپس به بافت کرمان تبعید میشود و سپس در رجعت به تهران مواجه میشود با فعالیتهایی در مساجد و منابر و حوزههای علمیه که در آنزمان رساله «ولایت فقیه امام«ره») منتشر میشود که در نفی حکومت شاهنشاهی پهلوی مطرح است.
در عرصه جامعه دو جریان مبارزه مسلحانه وجود داشت یکی سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدائی خلق. به دلیل اینکه مؤسسان اولیه مجاهدین خلق افراد متدینی بودند یا در مسجد هدایت یا در مسجد جلیلی حضور داشتند که در اسناد آیتالله مهدویکنی وجود دارد. این سازمان به طرف انحطاط و انحراف میرود.
انحراف سازمان از زمانی ایجاد میشود که مارکسیسم را به عنوان جریان مبارزه تلقی کرده بود. جریان دومی که بر سازمان حاکم میشود، تفکر به سمت مارکسیسم میرود و هم طرح و توطئهای توسط ساواک صورت میگیرد و تقی شهرام در رأس سازمان قرار میگیرد و سازمان را به عنوان یک تشکیلات مارکسیست لنینیست تلقی میکند، در اینجا مقاومت آیتالله طالقانی را داریم. وقتی آقای طالقانی را به خانه امن میبرند تهدید میکنند که اگر سازمان را تأیید نکنید، تو را میکشیم و به گردن ساواک میاندازیم که آیتالله طالقانی در اینجا برخورد تندی میکند ولی با توطئهای که شروع شد و دستگیری وحید افراخته، آیتالله طالقانی دستگیر میشود و در این دوره به ده سال زندان محکوم میشود. در این مرحله اسناد جلد سوم کتاب از فعالیت مسجد هدایت حاکی است که در نبود آیتالله طالقانی مردم سیدابوالفضل زنجانی را به امامت جماعت میگذارند و دوران کوتاهی هم استاد محمدتقی شریعتی و وعاظ برجسته سیاسی و انقلابی در این دوران فعال میشوند، مثل شهید باهنر، آیتالله امامیکاشانی، مرحوم حجتالاسلام علی حجتیکرمانی و دیگران.
وی در پایان گفت: امیدوارم کتابی که منتشر شده است توسط خانواده آقای طالقانی و دیگران تبیین شود و آیتالله طالقانی آنگونه که بود، معرفی شود.
تاریخ خبر: شنبه 20 شهریور 1395-8 ذی الحجه 1437ـ 10 سپتامبر 2016ـ شماره 26534
آدرس مطلب:
http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\09\09-09\22-15-59.htm&storytitle=برگزاری یادواره آیتالله طالقانی در موزه عبرت
