طلوع انفجار
1360
محصول : رمس فیلم
کارگردان : پرویز نوری
تهیه کننده : غلامرضا قیصری
فیلمنامه : محمد علی عرفی نژاد
فیلمبردار : رضا مجاوری
هنرپیشگان : داود رشیدی، مینو ابریشمی، عنایت بخشی، کیومرث ملک مطیعی، گیتی فروهر، محمود بصیری و جهانگیر فروهر.
35 میلیمتری، سیاه و سفید
* در آغاز انقلاب، زمانی که مردم با شور و اشتیاق بی پایان به استقبال آزادی زندانیان سیاسی میشتابند، «جهاد» پس از سیزده سال از زندان آزاد میشود. او صاحب فرزندی است به نام «رسول» که به هنگام دستگیریش ،هشت ساله بود و اینک باید بیست و یک ساله باشد.
جهاد برای دیدار یگانه فرزندش به خانه میرود، محلی که رسول را به زن صاحبخانه سپرده است. زن به او میگوید که از پسرش ماههاست خبری ندارد. جهاد برای یافتن رسول به جستجو میپردازد، با دوستان او ملاقات میکند و سرانجام یکی از دوستان رسول که کارگر چاپخانه است، این حقیقت را عنوان میکند که رسول یکی از مبارزین انقلابی بوده و به وسیله ی چهار مأمور ساواک به طرز فجیعی به قتل رسیده است. جهاد با انگیزه ی انتقام، در برخوردهایی هر یک از چهار ساواکی را یافته و به قتل میرساند.
** تنها و آخرین تجربه ی فیلمسازی پرویز نوری بعد از انقلاب، طلوع انفجار است و پس از آن وی ترجیح داده است تا صرفاً کار مطبوعاتیاش را پیگیر باشد و یا در تنظیم فیلمنامه مشارکت نماید.
*** طلوع انفجار داستان پدری است مبارز که بعد از 13 سال از زندان آزاد میشود و به جستجوی پسرش میپردازد. در این جستجو او میفهمد که فرزندش به مبارزین پیوسته و در این راه نیز به شهادت رسیده است. لذا تصمیم میگیرد که انتقام خون پسرش را از مسببین قتل او بگیرد و به این ترتیب ادامه فیلم نشانگر این جستجوی انتقامجویانه است. فیلم در مجموع عاری از شخصیت پردازی درست است و به هیچوجه نمودی از واقعیت چگونگی مبارزه مسلمانان را در خود ندارد. در عین حال نمایاندن راه جستجوی ماجراجویانه برای انتقام به جای مبارزه اسلامی و انقلابی و تحریف فرهنگ مبارزاتی ملت مسلمان ایران و پرداخت سینمایی به منظور ارائه فرهنگ شخصیتهای فیلم، همه نشانگر عدم اطلاع سازندهی فیلم از فرهنگ اسلامی و چگونگی مبارزه مسلمانان کشور ما است.
به طور خلاصه میتوان گفت که طلوع انفجار فیلمی است در جهت تحریف واقعیتها و مبارزه مسلمانان انقلابی، از این جهت نمایش این فیلم را در نخستین جشنواره فیلم جمهوری اسلامی، نه تنها اقدام مثبتی نمیدانیم، بلکه این را قابل نکوهش نیز میدانیم.
**** ... طلوع انفجار تداوم بینش فیلمهای پیش از انقلاب، در آثار پس از آن است. در اینجا، یک مسئله اجتماعی، تا حد یک انتقام شخصی سقوط میکند و «جهاد»، تبدیل به «قیصر» میشود. گویی مرگ آن همه فرزندان مردم، مهم نیست، و ساواکیهای دیگری که فرزندش را نکشتهاند، گناهی ندارند. شاید اگر چنین اتفاقی برای فرزند «جهاد» نیفتاده بود، پس از آزادی، یک زندگی بیدردسر را پیش میگرفت. معلوم نیست که او، آن همه سال، در زندان های سیاسی چه آموخته است!
** نوری در خصوص انتقاداتی که به محتوا و کیفیت طلوع انفجار شده، توضیح میدهد.
فیلمنامه که آماده شد، پیش از فیلمبرداری با امیر نادری هم آن را مرور و رتوش کردیم، کار محکم، گیرا و موجزی بود. اما در جریان فیلمبرداری، بعداً این بحث پیش آمد که چنین چارچوبی جاذبه ای برای تماشاگر ندارد و فیلم با زیان مواجه خواهد شد، دچار تردید شدم و نتیجتاً قسمت دوم را به قصه و شخصیت جهاد اضافه کردم که میشود گفت به نوعی همان چارچوب قیصر شد! ... امیر نادری قرار بود فیلم را مونتاژ کند، اما با افزودن بخش دوم به فیلم، او حاضر به این کار نشد.
به هر حال فرصت مناسبی برای پرویز نوری بود، که به خاطر تفکر بازگشت سرمایه و نگرانیهای اطرافیان، امکان عرضهی کار جدی را از دست میدهد.