براساس سنت حاكم بر پديدهها، حوادث تاريخي و تحولات اجتماعي، از تسلسل علل و عوامل و كنش و واكنشهاي زنجيرهاي «علي معلولي» متأثرند.
پديدهها و تحولات اجتماعي را ميتوان براساس نيازهاي مقطعي يا كلي به شيوههاي مختلف و شاخصهاي معتبر مورد بررسي قرار داد، كه به اختصار به آنها اشاره نموده، به مرور فشرده پيشينه نهضت اسلامي خواهيم پرداخت:
1- روش معاصرگزيني: در اين شيوه، با تقطيع و برش دادن مقطع تاريخي مورد نظر، بدون توجه به مقاطع قبل و بعد، مقطع منتخب، مورد بررسي قرار ميگيرد.
2- روش تطابق و مقايسه: در اين شيوه، يك مقطع زماني خاص، با مقطع زماني خاص ديگر، يا مقطعي خاص، با مقطع خاص در شهر يا كشور ديگري، مورد مطابقت و مقايسه قرار گرفته، بررسي ميشود.
3- تطور و تسلسل پديدهها: در اين شيوه، پيشينه پديده، ساختار و بستر، سمت و سو و فرايند تحولات در مقاطع و مراحل مختلف تاريخي، مورد مطالعه و بررسي قرار ميگيرد.
مطالعه و بررسي تحولات كشور اسلاميمان ايران، در مقاطع مختلف و شناخت عوامل و علل موثر در توقف يا سرعت پديدههاي زنجيرهاي و علل عدم توفيق ظاهري، يا پيروزي قاطع آنها را بر مبناي شيوه سوم و براساس مولفههاي مورد نظر استاد مطهري پيميگيريم.
شرايط پس از كودتاي ننگين 28 مرداد
شاه دست نشانده، پس از كودتاي 28 مرداد، بساط گروههاي مليگرا را بر هم زد. آيتالله كاشاني و همراهانش را سركوب كرد، سيدمجتبي نوابصفوي و يارانش را به شهادت رساند و با پشتيباني سيا و موساد «ساواك» مخوفترين سازمان اطلاعاتي امنيتي را ايجاد و پايههاي حاكميت ديكتاتوري خود را تثبيت نمود. وي كه با مشاهده بيتفاوتي ملت ايران در مقابل فرجام خفتبار پدرش، بذركينه مردم را در نهاد خود بارور ساخته بود، با اطلاع از نداشتن مشروعيت مردمي، بقاي سلطنت خود را منوط به رضايت و اراده آمريكا ميدانست، و براي تضمين آن خود و مملكت را در اختيار سران كاخسفيد قرار داده بود.
شاه در امور مملكت اختياري نداشت و با اجبار آمريكاييها، «علي اميني» مهره اجرائي آنان را به سمت نخستوزيري منصوب كرده بود. نخستوزير آمريكايي، مأمور اجراي رفرم مورد نظر آمريكا و به رسميت شناختن رژيم اشغالگرقدس و سپردن شئون سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگي به آنان بود.
شاه خواسته آمريكاييها، در زمينه اجراي طرح صهيونيستها، براي نابود كردن كشاورزي ايران و وابسته كردن كشور به محصولات كشاورزي آمريكا، اسرائيل و همپيمانانشان را، خود در پوشش كوتاه كردن دست خوانين و حمايت از كشاورزان و به عنوان برنامه اصلاحات ارضي و يكي از مهمترين اصول به اصطلاح «انقلاب سفيد شاه و مردم»، مطرح كرده بود؛ اما از اينكه آمريكاييها، اميني را متولي و مجري اين كار ميدانستند، ناراحت بود؛ و ارتباط فعال اميني با آمريكاييها را خطري جدي، عليه بقاء سلطنت خود، تلقي ميكرد.
شاه به منظور جلب نظر مقامات كاخسفيد و براي جلوگيري از افزايش حمايت آمريكا از اميني، در مورخ 21 فروردين 1341 به اتفاق فرح به آمريكا رفت. او مجبور شد، توصيههاي كندي را براي انجام رفرم اقتصادي بپذيرد و اقداماتي را با همين هدف به انجام رساند. شاه در اين سفر، يك رشته جواهرات بينظير، متعلق به ريچارد شيردل را كه از جواهرفروشي در لندن به مبلغ دو ميليون پوند خريداري كرده بود، به «ژاكلين» همسر كندي هديه داد. اين حاتمبخشي سخاوتمندانه از اموال ملت ايران، موجب اطمينان كندي از سرسپردگي شاه به اربابانش ميشد. شاه خود در اين مورد گفته است: به كندي قول دادم، كه هر چه بگويند و هر برنامهاي كه داشته باشند، شخصا انجام ميدهم، و بهتر است، دست از اميني بردارند. كندي هم از من قول ناموس(!؟) گرفت كه به آمريكا خيانت نكنم، حتي اگر به قيمت خيانت به كشور و ملت ايران تمام شود، و من پذيرفتم.
ليندون جانسون،معاون رئيسجمهور آمريكا به اتفاق همسر و دخترش در مورخه 1341/6/2 براي يك بازديد دو روزه از ايران و نيز اعلام حمايت آمريكا از اصلاحات شاه وارد تهران شد. جانسون گفت: كمكهاي آمريكا به ايران همچنان ادامه خواهد يافت و به نظر من آينده اقتصادي ايران بسيار درخشان خواهد بود. جانسون هنگام ترك تهران در مورخه 41/6/5 گفت: پيشنهادهاي جديد آمريكا درباره كمكهاي موثر نظامي به زودي به دولت ايران تحويل خواهد شد.
نمايندگان كارتلهاي بزرگ سرمايهداري، در مناطق تحت نفوذ و قلمرو استعماري خود، ضمن غارت منابع كشور، بهاي نفت ارزان ايران را به بانكهاي آمريكايي سرازير نموده، در قبال آن، تسليحات توليدي خود را براي ژاندارمي ايران، در دفاع از منافع استعماري آنان در منطقه، با منت به نيروهاي مسلح كشورمان تحميل ميكردند. مستشاران متكبر هيئتهاي مستشاري، سفير و ساير مأموران آمريكايي، با دخالت در مراكز امنيتي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي كشور، كنترل امور حساس را به عهده داشتند. به عنوان مثال 25 مهر 1340 سايمينگتن در سازمان برنامه حضور يافت و با مسئولان اين سازمان به گفتوگو پرداخت. اورل فريمن، وزير كشاورزي آمريكا، كه با وزير كشاورزي ديدار و گفتوگو كرده بود، همين روز تهران را ترك كرد.دكتر رابرت برود، استاد فيزيك دانشگاه كاليفرنيا از طريق برنامه مبادلات فرهنگي وزارت خارجه آمريكا وارد تهران شد.ژنرال اكهارت به جاي ژنرال هيون، رياست هيئت مستشاري نظامي آمريكا در ايران را به عهده گرفت. اولين گروه سپاه صلح آمريكا مركب از چهل و سه نفر وارد ايران شد. اعضاي اين گروه در دانشكدههاي كشاورزي و چند مدرسه متوسطه تدريس خواهند كرد. عباس آرام وزير امور خارجه، موافقت دولت ايران را با پيشنهاد سفير آمريكا، براي ايجاد سپاه صلح در ايران اعلام كرد. پروفسور الف سولكي، استاد و رئيس قسمت مردمشناسي دانشگاه كلمبيا كه در 8 مهر 41 اجازه حفاري در كنارههاي جنوبي درياي خزر را براي سال 1963 از هيئت دولت گرفته بود درخواست كرد اين اجازه براي سال 1964 نيز تجديد شود پروفسور ريچارد داتينگ هاوزن، استاد مطالعات ايرانشناسي دانشگاههاي نيويورك و ميشيگان، براي يك دوره اقامت طولاني وارد تهران شد و در اولين مرحله با شاه ديدار و گفتوگو كرد.
منبع: روزنامه كيهان – سه شنبه 30بهمن92 – صفحه 6 - شماره 20716