1392/12/12 دوشنبهنيابت شاه از طرف صهيونيست ها در حمايت از سلطنت طلبان يمن
تحريك و حمايت
كردهاي عراق
در اواخر دهه 1340 و اوايل دهه 1350، رژيم شاه شروع به تحريك كردهاي عراق عليه دولت اين كشور نمود. شاه اين اقدامات را با هماهنگي و همكاري آمريكا و اسرائيل انجام ميداد و منظور از آن، سرگرم كردن دولت عراق به درگيريهاي داخلي و دورنگاه داشتن اين كشور از درگيريهاي اعراب و اسرائيل و عدم فرصت به آن جهت ايجاد مزاحمت براي همسايگانش بود. كريستين دلانوا در اين زمينه مينويسد:
" شاه توسط سازمان سيا از دولت آمريكا ميخواهد كه به كردهاي عراق كه با حكومت مركزي آن در نبرد بودند اسلحه بدهد تا عراق را تضعيف كنند. اين كمك، تكميل كننده كمك تسليحاتي مهمي بود كه ايران در اختيار كردهاي عراق ميگذاشت. هنري كيسينجر و ريچارد نيكسون با تقاضاي شاه موافقت كردند." در پي اين توافق، اسرائيل تجهيزات نظامي و مهمات روسي به غنيمت گرفته شده از ارتشهاي عرب در جنگ شش روزه (1967) اعراب و اسرائيل را از طريق ايران در اختيار كردها قرار داد. در كنار آن، اسرائيل كردهاي عراق را در خاك ايران آموزش نظامي ميداد و ماهيانه پانصد هزار دلار براي تأمين هزينه جنگ با عراق در اختيار ملا مصطفي بارزاني قرار ميداد. در نتيجه، اين عمليات بخش عمدهاي از ارتش عراق (4 تا 5 لشكر) را در كردستان اين كشور به خود مشغول كرد و تلفات سنگيني به آنها وارد نمود. علاوه بر آن، با منحرفكردن بخش عمده انرژي و توان نظامي دولت عراق به كردستان، اين عمليات مانع از بكارگيري نيروهاي عراقي در جنگ اعراب عليه اسرائيل شد.(2 در طي اين دوران، افسران آموزش ديده ساواك و موساد، ملبس به لباسهاي كردي در مناطق كوهستاني مرزي منتهي به كردستان عراق، اكراد را از پشتيباني آموزشي، تسليحاتي، تداركاتي و لجستيكي برخوردار ميساختند.
سرهنگ كتيبه در اين زمينه در كتاب خود مينويسد:
"سال 1353 يا 1354 بود كه گردان ما را براي پشتيباني از كردهاي بارزاني به حاج عمران مأمور كردند. كردهاي بارزاني آن وقت با عراق مخالف بودند و در صدد اجراي عملياتي بر ضد بعثيها بودند ... مقداري اسلحه را كه اسرائيل براي بارزانيها فرستاده بود، در منطقه اروميه و پيرانشهر مشاهده كردم. بعضي از توپهايي كه اينها از مصر غنيمت گرفته بودند و بعضي از سلاحهايي كه در جنگ اعراب و اسرائيل به دست اسرائيليها افتاده بود، براي بارزانيها فرستاده بودند."
خود شاه نيز طي مصاحبهاي با محمد حسنين هيكل (روزنامهنگار معروف مصري) در سال 1355 ميگويد:
" دولتهاي عراق براي سالها از طريق تبليغات خصمانه و تلاشهاي خرابكارانه شان ما را آزار ميدادند. من امكانات بالقوه ناآرامي را در كردستان بررسي كردم و پس از تفكر پيرامون اين مسئله، تصميم گرفتم از آن حمايت كنم. روشن است كه من نميخواستم مسئله كردستان را بار ديگر فعال كنم زيرا ما يك اقليت كرد در ايران داريم، اما ميخواستم بهصورت حكومت بغداد يك سيلي زده باشم. وقتي آنها دست از آزار ما كشيدند، ما هم دست از آزار آنها كشيديم. امور كردستان (عراق) براي ما سيصد ميليون دلار خرج برداشت."
البته شاه اشاره نميكند كه پس از حلوفصل مناقشات خود با دولت عراق و دستيابي آمريكا و اسرائيل به اهداف خود، كردهاي عراق را در برابر هجوم گسترده ارتش عراق تنها ميگذارند و رژيم بعثي عراق نيز بهطور وحشيانهاي كردها را قتل عام و سركوب ميكند.
پشتيباني از عربستان
در نبرد با يمن
ايران در طول جنگهاي داخلي يمن ميان سلطنتطلبان و جمهوريخواهان طي سالهاي 1341 الي 1349 ، بهصورت ارسال اسلحه و آموزش نظامي از جناح سلطنت طلب متمايل به بلوك غرب، حمايت نمود. و اين مسئله پس از كودتاي نظاميان طرفدار جمال عبدالناصر در يمن به رهبري سرهنگ عبدالله سلال بر عليه محمد البدر (پادشاه يمن) در تاريخ 4 مهر 1341 و اعلام حكومت جمهوري، انجام گرفت. بيش از همه، عربستان، اردن، ايران و اسرائيل از بروز چنين وضعيتي اعلام نگراني كردند. محمد البدر به عربستان گريخت و در نتيجه با حمايت عربستان و طرفداري قبايل شمال يمن از وي، آتش يك جنگ داخلي شعلهور شد. شوروي و مصر بلافاصله به پشتيباني از جمهوريخواهان پرداختند و با برقراري يك خط هوايي از قاهره به صنعا، تجهيزات نظامي و پشتيباني خود را به انقلابيون رساندند.
در اين ميان اسرائيل نيز از دو طريق به حمايت از سلطنتطلبان يمني پرداخت. نخست به واسطه برخي از يهوديان يمني كه با هماهنگي سيا و موساد، از اسرائيل به يمن بازگشتند تا نحوه استفاده از سلاحهاي مدرن را به همميهنان خود بياموزند. دوم، از طريق همكاري با ايران؛ البته با رعايت اين احتياط كه نقش اسرائيل و هرگونه نشانهاي دالّ بر مداخله اسرائيل در درگيريهاي داخلي اعراب، پنهان نگاه داشته شود. بهمنظور كمك به نيروهاي محمد البدر، اسرائيل بخشي از سلاحهاي روسي به غنيمت گرفته شده در جنگ با اعراب را به ايران ميفرستاد تا پس از تعميرات لازم و بستهبندي مجدد (براي ازميان رفتن هر گونه ردّي در مورد مبدأ اصلي آنها) به مناطق جنگي يمن حمل گردد. البته پيش از هر چيز يك مقام بلندپايه ساواك بهمنظور ملاقات با "كمال ادهم" رئيس سرويس اطلاعاتي سعودي و انجام هماهنگيهاي لازم براي شروع عمليات، به عربستان سفر كرد. هم زمان، يكي از معاونين تيمسار نصيري (رئيس ساواك) به يمن شمالي اعزام شد تا محمد البدر را از حمايتهاي نظامي و آموزشي ايران از واحدهاي چريكي وي مطمئن سازد. همچنين اسرائيليها در برخي مواقع با استفاده از آرم نيروي هوايي شاهنشاهي ايران بر بدنه هواپيماهاي خود، مستقيماً از طريق فضاي هوايي عربستان، مهمات و ملزومات نظامي را توسط چتر براي سلطنتطلبان يمني فرو ميريختند. و اين يعني هماهنگي و همكاري رژيمهاي ايران و عربستان و اسرائيل.
به نقل از كتاب: ردپاي 60 سال خيانت و جنايت - روايتي مستند از دخالت ها و جنايات آمريكا در ايران 1332-1392
تاليف: كامران غضنفري
منبع : روزنامه كيهان – شماره 20720 – دوشنبه 5 اسفند 1392- صفحه6