1392/12/12 دوشنبهقول بيسابقه نيكسون به شاه چه بود؟
در چنين شرايطي، در ارديبهشت ماه سال 1351 نيكسون به همراه كيسينجر در راه بازگشت از ملاقات سران در مسكو، از تهران ديدن كرد. نيكسون طي ملاقاتهايي كه با شاه بهعمل آورد، به او قولهاي بيسابقهاي داد مبني بر اين كه شاه هر گونه سلاح غيرهستهاي را كه بخواهد، از آمريكا ميتواند خريداري نمايد.
البته مارتين استانيلند در كتاب خود اظهار ميدارد كه اين كار پس از آن انجام شد كه شاه رشوه قابل توجهي به رئيس جمهور آمريكا داد . وي مي گويد : "نيكسون پس از آن كه شاه پذيرفت تا در باب هزينههاي تبليغاتي انتخابات رياست جمهوري آمريكا به وي كمك كند، اجازه خريد هر نوع تسليحات غير اتمي را به شاه داد."
در نتيجه اين توافق، طي چند سال رياست جمهوري نيكسون بيست ميليارد دلار تسليحات ساخت آمريكا به ايران فروخته شد يعني تقريباً برابر آنچه كه طي بيست سال پيش از آن به ايران فروخته شده بود. طي اين سالها، ايران به بزرگترين وارد كننده تسليحات آمريكا در جهان تبديل شده بود.
البته بايد توجه داشت آمريكاييها كه از علاقه مفرط شاه به خريد انواع سلاحها و تجهيزات پيشرفته نظامي اطلاع داشتند، قيمت سلاحها و تجهيزاتشان را بعضاً با 50 الي 180 درصد افزايش قيمت به ايران فروختند. مثلاً هواپيماهايي را كه قرار بوده هر فروند 5/6 ميليون دلار بدهند، به 18 ميليون دلار رساندند و ناوشكنهايي كه در ابتدا هر فروند را 120 ميليون دلار قيمت داده بودند، به 338 ميليون دلار افزايش دادند. و اين قيمتهاي چند برابر كه به بودجه ملت ايران تحميل ميشد، نبود مگر به واسطه رشوههاي چند ده ميليون دلاري كه ارتشبد طوفانيان (معاون وزير جنگ و مسئول خريدهاي نظامي ايران) از كمپانيهاي آمريكايي دريافت ميكرد كه البته همه آنها پس از دريافت ، به حساب شخص شاه واريز ميشد و شاه نيز كمي از آن را به خود طوفانيان پاداش ميداد.
اعزام نيرو به عمان
مجهز شدن رژيم شاه به انواع و اقسام سلاحها و تجهيزات پيشرفته نظامي، مقدمهاي بود براي ايفاي نقش ژاندارمي منطقه از سوي شاه. لذا وي شروع كرد به اعزام نيرو و ارسال تجهيزات نظامي به كشور عمان تا در سركوب چريكهاي ايالت ظفار كمك كند. ارتشبد فردوست در اين زمينه ميگويد:
"سلطاننشين عمان كه از مستعمرات انگليس بود، با خطر شورش وسيع مردم منطقه ظفار كه با يمن جنوبي هم مرز است، مواجه شد. رژيم يمن جنوبي كه پايگاه شوروي در منطقه تلقي ميشد، به شدت از شورش ظفار حمايت ميكرد و ارتش عمان نيز نميتوانست در مقابل آنها عرض اندام كند. انگليسيها نيز كه دفاع از عمان را به عهده داشتند، نيروهاي خود را خارج كردند و تنها نيروي ناچيزي در آنجا باقي گذاردند؛ از جمله فرمانده ارتش و رئيس پليس كه هر دو از ژنرالهاي ورزيده انگليسي بودند. سلطان قابوس كه فرد جوان و تحصيل كرده انگلستان بود، به پيشنهاد انگليسيها رسماً از محمدرضا دعوت به مداخله نمود و او در آغاز حدود سه گردان را با عناصر پشتيباني كه جمعاً يك تيپ ميشود به منطقه ظفار اعزام داشت. نيروهاي ايراني از آتش توپخانه و مسلسل و خمپاره و بمباران هوايي استفاده ميكردند، در حالي كه شورشيان ظفار فقط سلاحهاي سبك در اختيار داشتند. به هر حال، پس از دو سال جنگ، در سال 1354 واحدهاي اعزامي موفق شدند منطقه را پاكسازي كنند."
شاه در تاريخ 4/9/1352 در مصاحبه با روزنامه الحوادث لبنان، در پاسخ به سوالي در مورد علت شركت ايران در نبرد با چريكهاي ظفار گفت:
"سلطان قابوس از ما كمك خواست؛ ما هم به او كمك كرديم. آماده هستيم تا به هر كسي كه نيازمند باشد، كمك كنيم."
شاه همچنين در مورخه 20/11/1352 در مصاحبه با روزنامه ديلي تلگراف ميگويد:
" ما هر گونه كمكي را كه سلطان عمان از ما درخواست نموده، در اختيار وي قرار دادهايم. هر دولتي هم كه در خليجفارس كمك بخواهد، ما حاضر به همكاري هستيم."
دولت آمريكا نيز از اين اقدام شاه كه در حقيقت اجراي دكترين نيكسون تلقي ميشد حمايت كرده، از آن تعريف و تمجيد ميكند. در يك گزارش "سرّي" وزارت امورخارجه آمريكا مربوط به ماه آوريل 1974 (فروردين 1353)، چنين آمده است:
" اخيراً شاه كمكهاي نظامي خود را به عمان براي جلوگيري و متوقف كردن يمن جنوبي كه از شورشيان ظفار پشتيباني ميكند، افزايش داده است. ما افزايش نيروهاي نظامي ايران در عمان را تأييد و همچنين حركتهاي اخير آن را در رابطه با كمكهاي اقتصادي به مصر، تحسين ميكنيم."
البته كريستين دلانوا در كتاب خود اظهار ميدارد كه رژيم شاه، مداخله در عمان را با راهنمايي مستشاران اسرائيلي انجام داده است. اين امر با توجه به ارتباطات گسترده اطلاعاتي و نظامي رژيم شاه با اسرائيل، طي بيش از دو دهه قبل از آن، كاملاً محتمل ميباشد.
لشكر كشي به ظفار، ميدان نمونهاي بود براي آزمايش توان ايران براي پذيرش نقش ژاندارمي منطقه و كارايي افسران و سربازان ايراني كه قبلاً در يك جنگ واقعي شركت نكرده بودند. به همين جهت واحدهاي اعزامي به ظفار مرتباً عوض ميشدند تا افراد بيشتري با جنگهاي چريكي آشنا شوند.
به نقل از كتاب: ردپاي 60 سال خيانت و جنايت - روايتي مستند از دخالت ها و جنايات آمريكا در ايران 1332-1392
تاليف: كامران غضنفري
منبع : روزنامه كيهان – شماره 20718 – شنبه 3 اسفند 1392- صفحه6